مروارید کوچولو خوش اومدی
آخرین مطلب رو 5 مهر فرصت کردم بنویسم و الان که دارم این مطلب رو مینویسم درست 5 آبان هستش و من 1 ماهه تمامه که به دلایلی فرصت نکردم بیام و امروز بلاخره اومدمو میخوام از اتفاقایی که تو این یک ماه افتاده بگم البته به طور خلاصه چون تو این ماه خیلی اتفاقا افتاده اما من فقط به مهماش اشاره میکنم وووووووووووووووووووووو بلاخره مهمترین اتفاق این ماهو زندگی 7 ماهه ی عشقم که منتظرش بودیم بی صبرانه اتفاق افتاد و تو تاریخ 1393/7/13 امیرعلی عشقم نفسم و میوه ی زندگی منو بابایی دندون در آوورد و مرواریدای کوچولوش لثه ترکوند و خود نمایی کرد ،عشقم عسلم نفسم مبارکت باشه تبریک میگم بهت نفسم و ازت معذرت میخوام که نتونستم جشن دندونی بگیرم برات بنابه دلای...
نویسنده :
مامانی
18:31