امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 7 روز سن داره
مامانیمامانی، تا این لحظه: 33 سال و 16 روز سن داره
باباییبابایی، تا این لحظه: 33 سال و 8 ماه و 29 روز سن داره

امیرعلی نفس مامانو بابایی

مادرانه ای برای پسرم

  مرد کوچک مادر فدای قدو بالایت خوب به حرفهای مادرت گوش کن حرفهایِ شاید تلخ و سنگینیست اما باید از همین بچگی ات برایت بگویم تا در آینده اماده باشی برای مرد شدن تو قرار است مرد خوبی شوی مرد خوب بودن کار سختیست اینکه قوی باشی اما مهربان صدایت پر جذبه باشد اما نه بلند اینکه باید گلیم خودت را از آب بکشی بیرون و مهم تر اینکه باید تکیه گاه باشی عزیز دل مادر تکیه گاه بودن سخت ترین قسمت مردانگیست اول از همه باید تک...
9 دی 1393

جادویی که همه چیز را تغییر میدهد....

میلیونها سال است که زنها حامله میشوند و شکم هایشان میشود خانه موجودی دیگر                                  میلیون ها سال است که ادمهای دیگر شاهد بارداری و زایمان زنان هستند اما هنوز هیچکس به ان عادت نکرده است. نه زنهای حامله و نه رهگذرها ، مردم دوست دارند به زنهای حامله لبخند بزنند  و مراقبشان باشند. شکمهای بزرگ و موجودات درونشان هیچ وقت عادی و تکراری نمیشوند ، جدا چقدر عجیب است نفس کشیدن کسی زیر پوست تو . چقدر عجیب است تکان خوردنش و چقدر عجیب است دلبسته شدن...
8 دی 1393

.......

جا پاي من نذار آدم كوچولو...من خودم راهو گم كردم...ولي هرجا ميري پاتو رو پاي من بذار مبادا راه زندگي پاهاتو خراش بده...هنوز خيلي برات زوده... ...
8 دی 1393

اینم چنتا عکس از خوشتیپ خودم

این عکسو دوسدارم نور فلش زده به جشات چشمات رنگی افتاده چقدرم بهت میاد دوست دارم خیلی زیاد        به چشماتم خیلی میاد هرکاری کردم دندونات نیافتاد شیطون بلا ...
7 دی 1393

اولین چله و اولین برف امیرعلی 1393/09/30

شب چله که خونه آبابا اینا بودیم شما خوابت بردو نتونستی با ما باشی و خوش بگذرونی جات خالی این شد که فردا شبش رفتیم خونه مامان جون اونجا دوباره چله کردیم تا شما سلطان کوچولوی ما هم بتونی چله کنی و با ما خوش بگذرونی ،قربونت برم که عاشق انارم هستی با یه انگشتتم در تلاشی یه انار برداری بذاری دهنت که بلاخره هم موفق نشدی،قربون اون انگشتای فسقلیت بشم نفسی مامان . اینم عکس از شما تو اولین اولین روز از زمستون و برف زمستونی فدای اون اخمات برم فندقم که با زور خودتو نگه داشتی نیافتی تا مامانی عکستو بندازه ...
7 دی 1393

سوین مروارید

صبح روز 9/14 بود که با خنده های زیبای نفس سومین مرواریدشم خودنمایی کرد،هورااااااااااااااااا دندون بالایی سمت چپش در اومده بود با محبت بغلش کردمو بوسش کردمو تبریک گفتم بهش ،اینجا بازم بهت تبریک میگم جیگملی مامان  مبارکت باشه.......چقدر گوگولی شدی با او دندونی نازت مثه همیشه خوردنی و ناز   ...
29 آذر 1393